مادر
خنده بازار موش موشی
شنبه 19 شهريور 1390برچسب:, :: 21:19 :: نويسنده : موش موشی

 


WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN 

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم 
BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?” 

برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ 
SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED” 

خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ 
DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”. 

پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد 
BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID” 

اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت 
“STUPID RAIN” 
باران احمق 
THAT’S MOM!!!!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پيوندها


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 83
بازدید ماه : 382
بازدید کل : 13941
تعداد مطالب : 194
تعداد نظرات : 74
تعداد آنلاین : 1